کد مطلب:140476 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

به نیزه زدن شمر سر مطهر سید الشهداء
پس از آنكه شمر ملعون سر مطهر سید الشهداء علیه السلام را جدا كرد از روی سینه امام علیه السلام برخاست و بلافاصله آن سر غرقه بخون را بر نیزه بلندی زد و به آواز بلند گفت: الله اكبر.

چشم لشگر كفركیش عمر سعد كه به سر مطهر افتاد تمام با صدای بلند تكبیر گفتند.


سر اینكه شمر ناپاك سر مطهر را بر سر نیزه بلند زد این بود كه تمام سپاه آن را ببینند و آسوده شوند، این بود كه همه تكبیر گفتند، باری بعد از بریدن سر مبارك امام علیه السلام زمین شروع كرد بلرزیدن و امتلاء الجو بالاصوات یعنی فضا از صداها بلند بود و زلزلت الارض و اظلمت السموات و انكسفت الشمس بحیث بدت الانجم خورشید چنان تیره و تار شد كه ستارگان ظاهر شدند و قطر من السماء الدم سبع قطرات، هفت قطره خون از آسمان بارید و منادی از آسمان نداء كرد:

قتل و الله الامام ابن الامام اخ الامام الحسین بن علی، قتل و الله الهمام بن الهمام الحسین بن علی.

از حضرت مولانا الصادق علیه السلام مروی است كه مردی در لشگر عمر سعد ملعون نعره كشید، گفتند: تو را چه می شود؟

جواب داد به چشم خود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را می بینم كه ایستاده یك نگاه به حسین علیه السلام و یك نگاه به شما لشگر می نماید و من می ترسم عذاب نازل شود.

مردم او را ملامت می كردند و می گفتند: این مرد دیوانه شده.

راوی از حضرت سؤال كرد: آن صیحه و ناله كننده كه بود؟

فرمود: من او را جبرئیل می دانم كه از فقد مخدوم خود ناله می كرد و اگر می خواست به یك صیحه تمام عالم را هلاك كند می توانست